استعفای جانسون نخستوزیر بریتانیا از رهبری حزب و در آینده از پست نخستوزیری بازتاب جهانی داشت. شاید یکی از ثمرات ارزشمند دموکراسی در جهان معاصر در جابجایی قدرت و در استعفا و ترک قدرت بعد از خدمت رهبران و سیاستمداران است.
من در بین همهی رهبران و شخصیتها در نیم قرن اخیر تحت تأثیر چند نفر از آنان قرار گرفتهام؛ مرحوم مهندس بازرگان، اولین نخستوزیر دولت موقت بعد از انقلاب اسلامی، نلسون ماندلا رهبر و رییسجمهور آفریقای جنوبی و اسلاف هاول رییسجمهور چک و نهایتاً جانسون آخرین نخستوزیر بریتانیا.
جانسون شخصیتی مردمی، متواضع و کوشا بود. او ضمن سفرش به اوکراین و اظهار همبستگی با مردم مظلوم و جنگزدهی اوکراین و اعلام حمایت از زلنسکی رییسجمهور آن کشور، بهعنوان یک شخصیت جهانی نامش بر سر زبانها افتاد؛ اما گذشته از سوابق ایشان و تیپ ظاهری و موهای پریشان و نحوهی لباس پوشیدن و سرک کشیدن به سوپر مارکتهای لندن و... استعفای او هواخواهان دمو کراسی را خوشنود نمود. آنگاه که برای تسلیم قدرت به نفر بعدی هیچ مقاومتی از خود نشان نداد و برای ادامهی خدمت خود در دولت گوش به نظر و رأی مجلس و افکار عمومی سپرد و چیزی را برای خود دست و پا نکرده بود تا برای از دست دادنش دیگران را فدای حفظ آن نماید.
مدت زمان دولت او خالی از ضعف و انتقاد نیست کما اینکه ضربه خوردن بعضی از افراد شاخص از دست و زبان او و رنجش طرفداران پوتین را در پی داشت؛ اما در هر صورت لذتی که در استعفای رهبران از قدرت در ذایقهی سیاستمداران باقی خواهد ماند کمتر از نتایج انتخابات و به قدرت رساندن نمایندگان واقعی مردم و رهبران نیست.
نظرات